در این مقاله ما همه چیز را در مورد صنعت نساجی یاد خواهیم گرفت، که وظیفه ایجاد تمام محصولات حاوی پارچه را بر عهده دارد.
آیا تا به حال به تمام محصولاتی که حاوی نوعی پارچه هستند در اطراف خانه خود نگاه کرده اید؟ ممکن است متوجه پتو، مبلمان، فرش، پرده یا حتی لباس خود شده باشید. پارچه بخشی از زندگی روزمره ما است و بدون آن، ما بسیاری از محصولاتی را که دوست داشته ایم، نیاز داریم و می خواهیم، نخواهیم داشت.
صنعت نساجی
بیایید با چند تعریف اساسی شروع کنیم تا به ما در آمادگی بهتر کمک کنند. نساجی به پارچه ای که از نخ بافته می شود می گویند. بنابراین، صنعت نساجی صنعتی است که مسئول برداشتن یک ماده خام مانند پنبه یا پشم، و چرخاندن آن به نخ است، که بعداً برای تولید پارچه استفاده می شود. تمام فرآیندهای درگیر در تبدیل مواد خام به محصول نهایی – توسعه، تولید، تولید و توزیع منسوجات – در این صنعت گنجانده شده است.
انواع پارچه
صنعت نساجی از انواع مختلفی از پارچه ها استفاده می کند، اما همه آنها را می توان به دو دسته اصلی طبیعی و مصنوعی تقسیم کرد. پارچه های طبیعی آنهایی هستند که به طور طبیعی از چیزهایی مانند حیوانات (گوسفند، کرم ابریشم، آلپاکا) و گیاهان (پنبه و کتان) به وجود می آیند. پارچه های مصنوعی پارچه هایی هستند که در آزمایشگاه تولید می شوند و ساخته دست بشر هستند. برخی از نمونههای پارچه مصنوعی عبارتند از ریون، اسپندکس، پلی استر و نایلون.
هر پارچه ای که شما در بازار پارچه فروش ها، بازار پرده فروش ها، پوشاک وهر محیط دیگری می بینید مربوط به صنعت نساجی می باشد.
تاریخچه صنعت نساجی
توسعه نساجی و صنعت نساجی از دوران ماقبل تاریخ تا قرن 19
سازه های نساجی از دو منبع، صنایع دستی باستانی و اختراعات علمی مدرن سرچشمه می گیرند. اولینها، تورهایی بودند که از یک نخ تولید میشدند و از یک حرکت مکرر برای تشکیل حلقهها استفاده میکردند.
تولید تور که به آن کار با نخ محدود نیز می گویند، توسط بسیاری از مردم به ویژه در آفریقا و پرو انجام شده است. نمونه هایی از منسوجات ماقبل تاریخ به دلیل فسادپذیری پارچه ها بسیار نادر هستند. قدیمی ترین شواهد از بافندگی، که ارتباط نزدیکی با سبدداری دارد، مربوط به فرهنگ های نوسنگی در حدود 5000 سال قبل از میلاد است. بافندگی ظاهراً قبل از ریسندگی نخ انجام شده است. پارچه های بافته شده احتمالاً از سبد بافی سرچشمه گرفته اند.
الیاف پنبه، ابریشم، پشم و کتان به عنوان مواد نساجی در مصر باستان استفاده می شد. پنبه در 3000 سال قبل از میلاد در هند مورد استفاده قرار گرفت. و تولید ابریشم در تواریخ چینی مربوط به همان دوره ذکر شده است.
پارچه های اولیه
بسیاری از پارچههایی که با روشهای ساده بافت اولیه، تولید میشوند، زیبایی و پیچیدگی چشمگیری دارند. طراحی و اشکال هنری، بسیار مورد توجه است و طیف الگوها و رنگ ها گسترده است، با الگوهای تولید شده در نقاط مختلف جهان ویژگی های محلی متمایز را نشان می دهد.
نخ ها و پارچه ها از زمان های بسیار قدیم رنگ و چاپ می شدند. نمونه هایی از پارچه های رنگ شده در خرابه های رومی قرن دوم قبل از میلاد یافت شده است. جلوههای کراوات و رنگ، ابریشمهای چین را در سلسله تانگ (618–907 پس از میلاد) تزئین میکردند. و شواهدی از تولید منسوجات چاپی در هند در قرن چهارم قبل از میلاد وجود دارد. منسوجات یافت شده در مصر نیز حاکی از یک صنعت بافندگی بسیار توسعه یافته در قرن چهارم پس از میلاد است.
منسوجات در قرون وسطی
در اوایل قرون وسطی، برخی از قبایل ترک در ساخت فرش، پارچه های نمدی، حوله و قالیچه مهارت داشتند. در هند مغول (قرن 16 تا 18)، و شاید قبل از آن، موسلین های خوب تولید شده در داکا در بنگال گاهی چاپ یا نقاشی می شدند. علیرغم ممنوعیت مسلمانان در مورد نمایش موجودات زنده، پارچه های با نقش و نگار فراوان در سرزمین های اسلامی ساخته شد.
در سیسیل پس از فتح اعراب در سال 827 میلادی، پارچه های زیبایی در کارگاه های کاخ در پالرمو تولید شد. در حدود سال 1130، بافندگان ماهری که از یونان و ترکیه به پالرمو آمده بودند، پارچه های پیچیده ای از ابریشم را که با طلا در هم آمیخته شده بود، تولید کردند.
پس از فتح سیسیل در سال 1266 توسط فرانسوی ها، بافندگان به ایتالیا گریختند. بسیاری در لوکا ساکن شدند، که خیلی زود به دلیل پارچههای ابریشمی با الگوهایی که از اشکال گلهای تخیلی استفاده میکردند، به شهرت رسیدند.
در سال 1315، فلورانسی ها، لوکا را تصرف کردند و بافندگان سیسیلی را به فلورانس بردند، و با راه اندازی مرکزی برای پشم بافته های ظریف و تولید مخمل با درجه بالایی از مهارت های هنری و فنی با 16000 کارگر در صنعت ابریشم و 30000 کارگر در صنعت پشم در پایان قرن 15 توسعه یافت. در اواسط قرن شانزدهم، صنعت پر رونقی در مخملها و پارچههای ابریشمی نیز در جنوا و ونیز ایجاد شد.
صنعت نساجی در فرانسه
تولید ابریشمهای بافتهشده فرانسوی در سال 1480 آغاز شد و در سال 1520 فرانسیس اول بافندگان ایتالیایی و فلاندری را به فونتنبلو آورد تا ملیلهکاری را زیر نظر بافندگان پادشاه تولید کنند. عده ای دیگری هم برای بافتن ابریشم به لیون آورده شدند که در نهایت لیون به مرکز تولید ابریشم اروپایی تبدیل شد.
تا سال 1589 بیشتر پارچههای استادانه در فرانسه منشأ ایتالیایی داشتند، اما در آن سال هانری چهارم کارخانه فرش و ملیله سلطنتی را در صاوونیه فرانسه تأسیس کرد. بافندگان فلاندی برای تولید پارچه در کارگاه هایی که ژان گوبلن در قرن شانزدهم راه اندازی کرده بود به فرانسه آورده شدند. در زمان لویی سیزدهم (1610-1610)، پارچههای طرحدار فرانسوی سبک متمایزی را بر اساس فرمهای زینتی متقارن نشان دادند. در سال 1662، دولت فرانسه، تحت رهبری لویی چهاردهم، کارخانه گابلین را در پاریس خریداری کرد.
روئن همچنین به خاطر منسوجاتش با طراحی هایی که تحت تأثیر کار سفالگران روئن بود، شناخته شد. منسوجات فرانسوی در سبک و تکنیک به پیشرفت خود ادامه دادند و تحت لویی شانزدهم (1774-1793) طراحی با عناصر کلاسیک درآمیخته با الگوهای گل قبلی اصلاح شد. وقوع انقلاب فرانسه در دهه 1790 کار بافندگان لیون را قطع کرد، اما این صنعت به زودی بهبود یافت.
تولید نساجی در انگلستان
منسوجات انگلیسی قرن سیزدهم و چهاردهم عمدتاً از کتان و پشم بودند و تجارت تحت تأثیر پرکنندهها (تمامکنندهها) و رنگرزهای فلاندری بود. ابریشم در سال 1455 در لندن و نوروژ بافته می شد و در سال 1564 ملکه الیزابت اول به مهاجران هلندی و فلاندری در نوروژ منشوری برای تولید دماسک و ابریشم گلدار اعطا کرد.
لغو فرمان نانت در سال 1685، تجدید آزار و اذیت پروتستان های فرانسوی، باعث شد بسیاری از بافندگان به انگلستان نقل مکان کنند و در نوروژ، برینتری و لندن مستقر شوند. مهم ترین گروه پناهندگان، حدود 3500 نفر، در اسپیتال فیلدز زندگی می کردند، محله ای در لندن که مرکز اصلی ساخت گلیم های ابریشمی و پارچه های ابریشمی بود. این بافندگان پارچه های ابریشمی با کیفیت بالا تولید می کردند و به دلیل استفاده ظریف از بافت ها و بافت های فانتزی معروف بودند. نوروژ همچنین به خاطر شال های ابریشمی یا پشمی شکل دار معروف بود.
صنعت نساجی مدرن
هم کشورهای صنعتی و هم کشورهای در حال توسعه اکنون دارای تاسیسات مدرنی هستند که قادر به تولید پارچه بسیار کارآمد هستند. علاوه بر پیشرفتهای مکانیکی در تولید نخ و پارچه، پیشرفتهای سریعی در توسعه الیاف جدید، فرآیندهایی برای بهبود ویژگیهای نساجی و روشهای آزمایشی که امکان کنترل کیفیت بیشتر را فراهم میکند، صورت گرفته است.
صنعت نساجی مدرن هنوز ارتباط نزدیکی با صنعت پوشاک دارد، اما تولید پارچه برای مصارف صنعتی اهمیت پیدا کرده است. طیف گسترده ای از استفاده کنندگان نهایی که حاصل می شود، به درجه بالایی از تخصص نیاز دارد. در پیشرفته ترین جوامع از نظر فنی، این صنعت از تکنسین ها، مهندسان و هنرمندان استفاده می کند. و درجه بالایی از جهت گیری مصرف کننده منجر به تاکید برعملیات بازاریابی می شود. با این حال، برخی از کارخانه های تولیدی، که معمولاً به بازارهای تخصصی یا محلی خدمت میکنند و برای مصرف محصول به تعداد محدودی از شرکتها وابسته هستند، هنوز بسیاری از عملیاتهای دستی را به کار میگیرند.